سفارش تبلیغ
صبا ویژن

409آنلاین

راستشو بخواین دلم واسه اینجا خیلی تنگ شده بود، یه چند باریم اومدم یه چیزایی بنویسم، نشد. حتی یه چند خطم نوشتم ولی پاکشون کردم و بیخیال شدم.
الانم که اینجام راستش اعصابم از دست یکی دو نفر خورد شده به اینجا پناه آوردم، دو تا آدم لوس خودخواه، اَه، بدجور بی اعصابم... سعی میکنم بی خیالشون بشم.
با اجازتون دیروزم نتیجه ی آزمون دکترا اومد ما هم که به صورت کاملا خندان صفحه ی کارناممون رو باز کردیم و خوشحال تر شدیم چرا که مجاز نشده بودیم. البته به قول بچه ها اگه ماها مجاز می شدیم که دیگه معلوم بود خیلی خرکیه آزمونش:))
فعلا مشغول پایان نامه شدیم تا ببینم میرسیم شهریور دفاع کنیم و تمومش کنیم یا خدایی نکرده نمیشه.
بعضی وقتا دلم میخواد هیچ کاری نداشته باشم الکی الاف(علاف؟) باشم یه چند روز ولی انگار نمیشه.
راستی عزاداریاتونم قبول باشه، ما هم اینجا دو شب با بچه ها رفتیم مراسم بیت، یکشنبه هم رفتیم تشییع شهدای گمنام، دیشبم جاتون خالی رفته بودیم دانشگاه امام صادق که خب معلوم نشد چرا مراسمشون کنسل شد:) و ما بسیار ضایع گشته و برگشتیم.

پ.ن: این دل نوشته به صورت اختصاصی برای اعلیحضرت (بووووس)و سرکار خانوم سورپرایز (مؤدب)نوشته شده که عاشقشونم و دلم یه عالمه هم واسشون تنگ شده، اعلیحضرت پاشو بیا ببینیمت جان من 


[ سه شنبه 92/1/27 ] [ 3:11 عصر ] [ عالیه ]
.: Weblog Themes By Pichak :.