دیروز یه نفرو دیدم که به نظرم بد نیست یه پست درباره ی اونو امثالش بنویسم اما خب فعلا حسش نیست، باشه برا یه وقت دیگه.
فعلا فقط اومدم عیدو تبریک بگم، و امیدوارم تو این بخور بخور شب و روز عید سالم بمونید.
راستی فردا سالگرد ازدواج فاطمه جون عزیزه، توی این دو ترمی که خوابگاه نبود جای خالیش خیلی خودنمایی می کرد. مخصوصا وقتی که دنبال یه آدم پایه می گشتم که یه ددری برم هیچ کسی نبود،این سیما و آقاسلطانم که یا داشتن درس میخوندن یا میگفتن درس داریم(قسمت دومش بیشتر مشهود بود).
خلاصه اینکه فاطمه جاش حسابی خالیه.
راستی سیما میگم بیا به مناسبت نیمه شعبان و ازدواج فاطمه یه کنسرتی راه بندازیم،آقا سلطانم خبرش کن بالاخره هر کسی یه کاری بلده،جدی میگم،حالا اگه تمرین نداری ارائشو میذاریم واسه مهر که فاطمه هم باشه.