409آنلاین |
نمیدونم چرا دیفالت عنوان یادداشتم شده «به یاد همه گذشته ها»از شما چه پنهون اصلا اومده بودم که به یاد گذشته ها بنویسم،همون یکی دو سال پیش که تازه اینجا رو راه انداخته بودم و تند تند آپ میکردم ،همون موقع ها که با سیما و ندا هم اتاقی بودم و کلی خوش میگذشت،اصلا کسی که خیلی من رو تشویق به نوشتن میکرد استادم بود که الان دیگه خبری از خودشون نیست،حضوری هم سخت میشه دیدشون چه برسه به دنیای مجازی دلم برای دوستام تنگ شده،برای فاطمه که وقتی با هم بودیم یه لحظه هم خنده از روی لبامون نمی رفت و برای حدیث که همیشه از آخرین اخبار مطلع بود و برای زهرا که همین الان باهاش چت میکردم و الان استرالیاست والبته خبرشو حدیث بهم داده بود،برای سمانه و معصومه(مخصوصا الان که نزدیک امتحاناست خیلی بیشتر به یادشون افتادم،آخه با همون یه ذره خوندنشون نمره هاشون خیلی خوب بود)برای حمیده که سر بدمینتون بهم می گفت استاد و ... میدونم که دیگه اون روزها برنمیگرده،واسه همین با یادآوری شون خودم رو خوشحال میکنم. دوست دارم که از چیزای دیگه هم بنویسم اما این روزها حتی توی دفترچه خاطراتم هم پر شده از دلتنگی هام،مخصوصا که لحظه لحظه حضور توی خوابگاه با یاد دوستام سپری میشه [ پنج شنبه 90/10/8 ] [ 7:21 عصر ] [ عالیه ]
|
|